سالار تنها

خیلی عجیب است، روز شهادت پسر، باز هم روضه مادر می چسبد، نمی دانم چه حکمتی است کجا میخوای بری،چرا منو نمی بری حسین! این دم آخری ،چقدر شبیه مادری

آن نقطه که زیر باء بسم الله است

آن راهنمای کل خلق الله است

گنجیده در آن نقطه تمام قرآن

آن خال لب علی ولی الله است

شهادت مولی الموحدین
امیرالمومنین علی (علیه السلام)
برتمامی شیعیان و عاشقان
حیدر کرار تسلیت باد.

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است. «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است. «قدر» در اصطلاح عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن. به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.بنابر دیدگاه حكمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بی‏حساب و كتاب نیست. جهان حساب و كتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.مرتضی مطهرى در تعریف قدر می‏فرماید: «… قدر به معناى اندازه و تعیین است… حوادث جهان … از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعیت مكانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.».به عبارت دیگر «قدر» به معناى ویژگی‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست كه شامل شكل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مكانى و زمانى آنها می‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمیگیرد. چنان كه در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.». و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.».معناى تقدیر الهى این است كه در جهان مادى، آفریده‏ها از حیث هستى و آثار و ویژگی‏ هایشان محدوده‏اى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علت‏ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگیهاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالب‏ هایى از داخل و خارج، اندازه ‏گیرى و قالب‏ گیرى می‏شود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شكل، رنگ، موقعیت مكانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگیهاى مادى آن به شمار مى‏آید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستی‏شان است كه براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالب‏گیرى شده ‏اند.

            مادر دو بخش دارد

                  و ما …

                    ما هر چه می کشیم از بخش دوم است.

قال الصادق عليه السلام :

ٍ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقْسِمُ الْأَرْزَاقَ مَا بَيْنَ‏ طُلُوعِ‏ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِيَّاكُمْ وَ تِلْكَ النَّوْمَةَ.

خداوند روزى بندگان را در ساعت ما بين طلوع فجرتا طلوع آفتاب تقسيم مى كندبنابراين ،

از خوابيدن در آن ساعت خوددارى كنيد.

من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏1 ؛ ص502

حق كند ارزاق را تقسيم بين بندگان از طلوع فجر تا روشن نمايد خور جهان

بر حذر باشيد از اين خواب غفلت بار چون ميرساند او برزق بندگان هر دم زيان

امام سجاد علیه السلام:

لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِي طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.

( اصول كافي، ج 1، ص 35، بحارالا نوار، ج 1، ص 185، ح 109)

چنانچه مردم منافع و فضايل تحصيل علوم را مي‌دانستند هر آينه آن را تحصيل مي‌كردند گرچه با ريخته ‏شدن خونها و يا فرو رفتن زير آب‌ها در گرداب‌هاي خطرناك باشد.‏

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

ألْهِمْ نَفْسَكَ الْقُنُوعَ. «1»

قناعت را به خورد نفس بده.

أشْكَرُالنّاسِ أقْنَعُهُمْ، وَ أكْفَرُهُمْ لِلنِّعَمِ أجْشَعُهُمْ. «2»

شاكرترين مردم قانع ‏ترين آنان و ناسپاس‏ترين شان نسبت به نعمت‏ها طمع كارترين آنهاست.

لا كَنْزَ أغْنى مِنَ الْقَناعَةِ. «3»

گنج و ثروتى بی ‏نياز كننده ‏تر از قناعت نيست.

1. بحار الأنوار: 75/ 8، تتمه باب 15، حديث 64.
2. بحار الأنوار: 74/ 424، باب 15، ذيل حديث 40؛ الارشاد، شيخ مفيد: 1/ 304.
3. نهج البلاغه: حكمت 371؛ بحار الأنوار: 66/ 411، باب 38، حديث 128.

**مشو به ملك سليمان و مال قارون شاد           كه ملك و مال بود در ره حقيقت باد**