مباهله
در سورۀ مبارکه آل عمران،آیه ۶۱(۱). روز بیست و چهارم ذی الحجة الحرام بنابر اشهر روزیست که مباهله کرد رسول خدا)صلی الله علیه و آله و سلم(با نصارای نجران، و نازل شدن« آیه تطهیر»در شأن پیغمبر و اهل بیتش )(علیهم السلام(، و نازل شدن آیه «إنّما وَلِیَّکُمُ اللّهُ»در شأن حضرت امیرالمؤمنین)علیه السلام( که در حال رکوع انگشتر خود را به سائل دادند.
روزی مأمون به امام هشتم(علیه السلام)عرض کرد:به من خبر بده به بزرگترین فضیلتی که در قرآن برای امیرالمؤمنین)علیه السلام( ذکر شده چیست؟
حضرت فرمود: بزرگترین فضیلت جریان مباهله نصارای نجران است که خداوند متعال به پیغمبرش فرمود: کسی که گفتگو و محاجه می کند با تو دربارۀ قرآن بعد از آنکه خودت به حقّانیت قرآن پی برده ای پس بگو بیائید بچه هایمان را و بچه هاتان را و زنانمان را و زنانتان را و خودمان را و خودتان را جمع کنیم و تضرّع و نفرین کنیم به سوی خدا و لعنت را بر دروغگویان قرار بدهیم(۲).
در شأن نزول این آیه آمده است که نصارای نجران،گروهی را فرستادند خدمت پیغمبر)صلی الله علیه و آله و سلم( که با پیغمبر)صلی الله علیه و آله و سلم(گفتگو کنند؛
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)طبق فرمان الهی آنها را دعوت به مباهله نمود، آنها تا فردای آنروز مهلت خواستند، وقتی برگشتند اُسقف و کشیش شان به آنها گفت فردا که می روید اگر دیدید پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با زن و بچه اش آمده مباهله نکنید، ولی اگر دیدید با اصحابش آمده مباهله کنید،چیزی نیست.
فردا که آمدند دیدند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دست حضرت علی(علیه السلام)را گرفته و امام حسن(علیه السلام)و امام حسین(علیه السلام)جلو پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و حضرت فاطمه زهراء (علیها السلام )پشت سر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)حرکت می کنند، و از آن طرف هم نصارای نجران با اُسقفشان می آیند،اُسقف پرسید اینها کیانند؟ گفتند این پسر عمو و داماد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و محبوب ترین افراد است نزد پیغمبر)صلی الله علیه و آله و سلم(، و این دو فرزندان دختر پیغمبر)صلی الله علیه و آله و سلم( اند و آن زن هم دخترش حضرت فاطمه زهراء (علیها السلام)است که عزیزترین مردم است برای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و نزدیکترین آنها به قلب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)است.
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)جلو آمد و روی کُندۀ زانو نشست ، اسقف گفت بخدا قسم همچنانیکه انبیاء برای مباهله می نشستند،نشست.به او گفتند برو جلو برای مباهله.گفت:من صورتهائی را می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جا بکند دعایشان را مستجاب می کند، مبادا مباهله کنید که هلاک می شوید و در روی زمین نصرانی باقی نمی ماند تا روز قیامت؛ و گفت یااباالقاسم ما مباهله نمی کنیم و لیکن مصالحه می کنیم، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با آنها مصالحه کرد به دو هزار حوله، که هر حوله ای چهل درهم ارزش داشت و به اینکه اگر در یَمن نیاز به اسلحه شد سی عدد زره و نیزه و اسب ، عاریه بدهند و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)ضامن آنها شد و قرارداد نوشتند.
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:قسم به خدائی که جانم در قبضه قدرت اوست اگر تن به مباهله می دادند همه آنها مسخ می شدند و همه بیابان آتش می گرفت و به یک سال نمی خورد که همه هلاک می شدند(۳).
(۱ سورۀ مبارکه آل عمران،آیه۶۱ /.
۲)بحارالأنوار، ج۳۵، ص۲۵۷.
۳)مجمع البیان.و فضائل الخمسه،ج۱،ص۲۴۵.